با توسعه فناوری بلاکچین و همزمان با معرفی رمزارزهای مختلف، واژه جدیدی در ادبیات پولی و مالی تحت عنوان بازار پولی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یا به اختصار DeFi وارد شد. این بازار به لطف توسعه بسترهای بلاکچین و همچنین تمایل کاربران به استفاده از شبکه پولی تماماً غیرمتمرکز و غیرقابل رهگیری به سرعت در حال استفاده در بخش های مختلف پولی و مالی به ویژه تبادلات پولی با پایه رمزارز میباشد. بسترهایی نظیر بلاکچین اتریوم (Ethereum) با امکان تبادلات غیرمتمرکز درون شبکه ای به یکی از جذابترین و پرکاربردترین بسترهای غیرمتمرکز جهت پیاده سازی سیستم های DeFi تبدیل شده است. در این شبکه، کاربران میتوانند رمزارزهای خود را با سایررمز ارزهایی که آن بلاکچین پشتیبانی میکند در کسری از دقیقه مبادله کنند و یا به صورت مستقیم به حساب های یکدیگر رمزارزهای پشتیبانی شده در یک شبکه بلاکچین را منتقل کنند. سهولت و سرعت مبادلات، استفاده از این سیستمها را به سرعت افزایش داده است.
یکی از مهمترین و در عین حال کاربردی ترین ابزار توسعه ای استفاده از فناوری بلاک چین، رمزارز(Cryptocurrency) می باشد. مفهوم رمز ارز از سال 2009 با نوشتن یک توجیهنامه (White Paper) و معرفی بیت کوین به عنوان ابزار جدید مبادلات مالی بر بستر بلاک چین وارد ادبیات اقتصادی و مالی جهان شد. در سال های اولیه انتشار این توجیهنامه و با معرفی رمز ارز بیت کوین، تعداد معدودی از اقتصاددانان و فعالان حوزه پولی و مالی به موفقیت این نوع ابزار پولی باور داشتند و عمدتاً معتقد بودند این ابزار امکان رقابت با روش های سنتی تبادلات پولی بر بسترهای متمرکز را نداشته و امکان عرضه انبوه و فراگیری استفاده از آن وجود نخواهد داشت. با گذشت پنج سال ازمعرفی بیت کوین و با ظهور سایر رمزارزها که بر بسترهای بلاکچین اختصاصی خود چیده شده بودند، دریچه های نوینی از این ابزار در تبادلات پولی گشوده شد.
عموماً در علم اقتصاد اثر سیاستهای پولی را کوتاه مدت در نظر میگیرند.از دو منظر میتوان به این نکته حیاتی پرداخت؛ اولاً درمکاتب و محافل علمی این اثر را کوتاه مدت در نظر میگیرند،در نتیجه برنامهریزان بانک مرکزی،با این نگرش سیاستگذاری میکنند،حال سوال این است آیا نظریههای رشد در اقتصاد را باید نادیده گرفت؟ با یک نگرش تحلیلی میتوان اثرات سیاستهای پولی در طی زمان مشاهده کرد (با استناد به توابع و متغیرهای سیاستهای پولی وتحلیل نظرات رشد، نظیر توابع توبین ) .ثانیاً دوره چهار ساله دولتها، تمایل آنان بر سیاستهای پولی کوتاه مدت و صلاحدیدی سوق پیدا میکند. بنابراین در کل میتوان استقلال بانک مرکزی از دولت، بجهت برنامهریزی سیاستهای پولی بلندمدت را به عنوان رکن اساسی اقتصادی کشور، واجب و لازم دانست.
بلاکچین به عنوان یکی از فناوریهای نوظهور عرصه های متعددی را تحت تأثیر کاربردهای خود قرار داده است. پیشرفتهایی که در حوزه رمزنگاری دادهها و اطلاعات از اواسط دهه 70 میلادی شکل گرفت، بستر فناوری نوینی را در حوزه شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی تشکیل داد که امروزه یکی از مهمترین و در عین حال کاربردیترین بسترها را در شکل گیری سبک جدیدی از اقتصاد و سیستم های پولی و مالی میزبانی میکند. به بیان ساده، بلاکچین زنجیرهای از دادههای رمزنگاری شده در یک بستر رخ به رخ و امن را شامل می شود که هر بلاک شامل دادههای تأیید شده از بلاکهای قبلی در یک شبکه را شامل می شود. این بلاکها شامل یک آدرس داده اختصاصی، یک آدرس داده تأیید شده یا هش و یک بسته زمانی تأیید داده میباشد که به صورت زنجیره وار در یک شبکه غیرمتمرکز به هم پیوند میشوند. در یک سیستم غیرمتمرکز پولی بر بستر بلاکچین، اطلاعات بلاکها شامل واریزکننده، دریافت کننده، زمان ارسال و دریافت به همراه آدرس تأیید شده یک تراکنش مالی قابل مشاهده است. این دادهها کاملا رمزنگاری شده و امن میباشند و عملأ امکان ردیابی و بررسی فیزیکی ندارند.
در علم مدیریت مالی و صنعت بانکداری توجه به کیفیت خدمات بانکی از اولویتهای مؤسسات مالی و بانکها میباشد. لذا تحقیقی در بررسی مدل جامع کیفیت خدمات بانکی که از سوی مجمع جهانی بانکداری و بانک توسعه جهانی مورد توجه قرار گرفته بود، صورت پذیرفت.در ابتدا ۹ عامل مؤثر در برآورد کیفیت خدمات بانکی به شرح ذیل در نظر گرفته شد:۱. رفتار کارکنان۲. مهارت و شایستگی کارکنان۳. نوآوری در ارائه خدمات۴. نحوه ارائه سود و تسهیلات۵. نحوه پاسخگویی و ارائه خدمات بانکی۶. امکانات زیربنایی و فیزیکی بانک۷. قابلیت اعتمادسازی بین بانک و مشتریان۸. تنوع در ارائه خدمات۹. تکریم مشتریان و ارائه خدمات متناسب با درخواست و نیاز مشتری در این ارزیابی از مدلهای پاراسورامان و سروکوال که مجمع جهانی بانک ها نیز از آن بهره برده بود، استفاده گردید. پس از ارزیابی و تجزیه تحلیل دادهها نکات قابل توجهی به دست آمد.توجه به این پارامترها بسیار در بهبود درون و برون سازمانی بانکها اثربخشی مثبتی دارد. با توجه به مدل ریاضی به دست آمده در تحقیق، بانک ها میتوانند تعاملات مالی و رفتاری خود را ارزیابی و نقاط ضعف خود را پوشش دهند.